دوشنبه، آبان ۰۳، ۱۳۸۹

مروری بر مقاله "معرفی مفهوم طبقه از دیدگاه بوردیو"


این مقاله به قلم خانم فریده ممتار نگارش و در شماره (42-41) پژوهشنامه علوم انسانی منتشر شده است.


در این مقاله کوشش شده است تا با تشریح مفاهیم بنیادی بوردیو به تبیین مفهوم طبقه از دیدگاه او بپردازد.
دو مفهوم اساسی که بوردیو از آنها برای معرفی طبقه کمک می گیرد "سرمایه" و "عادت واره "هستند.
ابتدا به مفهوم سرمایه می پردازیم :
بوردیو چهار نوع سرمایه را از هم متمایز میکند : سرمایه اقتصادی که سرمایه مادی افراد است ،سرمایه اجتماعی که به معنی برخورداری از یک سری شبکه های اجتماعی است،سرمایه فرهنگی که شامل مواردی نظیر تحصیلات و شیوه های زندگی کردن است و نقش مهمی در اندیشه بوردیو ایفا می کند و سرمایه نمادین که به نمادهایی گفته می شود که افراد با به کار بردن آنها سعی می کنند شیوه زندگی خود را به نمایش بگذارند یا به معنای دقیقتر بر دیگران تحمیل کنند.
هرکدام از این سطوح سرمایه می توانند به تولید سرمایه دیگر بپردازند.ترکیب سرمایه های اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی،طبقه یک فرد را در نظام اجتماعی تعیین می کند و افراد متناسب با طبقه ای که در آن قرار می گیرند از این سرمایه ها بهره مند می شوند.هر طبقه خود به بخش هایی تقسیم می شود که طبق تصویری که ترنر ارائه می دهد  بخش بالا از سرمایه اقتصادی بیشتر و سرمایه فرهنگی و نمادین کمتر و بخش پایین از سرمایه فرهنگی و نمادین بیشتر و سرمایه اقتصادی کمتری برخوردار است و طبیعتاً بخش میانی حد متوسطی از هر دو را داراست.
تفاوت طبقه و گروه در این است که افراد یک طبقه وقتی از موقعیت طبقاتی خود آگاه شوند گروه را تشکیل می دهند.
بوردیو سرمایه را دارای سه وجه می داند : حجم،ترکیب و مسیر.حجم همان میزان سرمایه است،ترکیب به اینکه دو سرمایه اقتصادی و فرهنگی تا چه حد در کنارهم برای یک فرد وجود داشته باشند اشاره می کند،حجم کم این دو سرمایه برآیند زیادی ندارد در حالیکه اگر سرمایه اقتصادی و فرهنگی به مقدار زیاد برای یک فرد موجود باشد،سودمند واقع می شوند.بعد سوم سرمایه یعنی مسیر،همان تحرک طبقاتی یعنی حرکت از یک میزان سرمایه به سمت میزان دیگری است.تحصیلات یکی از راههای اساسی تحرک طبقاتی محسوب می شود.
فرهنگ در مباحث بوردیو نقش مهمی بازی می کند.در واقع فرهنگ اساس روابط طبقاتی را  شکل می دهد و تنوع فرهنگی به ایجاد منزلت منجر می شود.
مفهوم بعدی که مورد توجه قرار می گیرد عادت واره است:
عادت واره مجموعه ای از خصلت هاست که طی روند اجتماعی شدن در درون جمعی از افراد تثبیت می شود و اعمال آنها را در شرایط اجتماعی مختلف صورت می بخشد.یک قالب ذهنی است مختص افراد یک طبقه.این قالب ذهنی "سلیقه "های افراد را در انتخاب نوع لباس،غذا و به طور کلی رفتار اجتماعی تشکیل می دهد و باعث می شود اعضا متناسب با موقعیت طبقاتی خود در جامعه ظاهر شوند.
بوردیو سلیقه را به سه نوع مشروع،متوسط و مردم پسند تقسیم میکند و آنرا را عامل تضاد و تفاوت طبقاتی می داند،تفاوتی که طبقه بالا را به دلیل تأمین بودن نیازهای ضروری قادر به تحلیل زیبایی شناختی می کند،مفهومی که طبقه کارگر اساساً با آن بیگانه است.به طور کلی می توان هویت افراد را محصول سلیقه های آنها دانست.سلیقه هایی که خود برگرفته از عادت واره هایی هستند که تا حد زیادی متاثر از جهان اجتماعی عینی اند.
در پایان نگارنده براهمیت نظریه بوردیو در جهان امروز تاکید می کند و یکی از دلایل این اهمیت را تلفیق تئوری و تجربه در کار او می داند.نظریه ای که با انجام تحقیقات تجربی بسیار و دقیق به تشریح مفهوم تمایز طبقاتی می پردازد.مسئله ای که نه تنها در جامعه نویسنده یعنی فرانسه بلکه در تمام جوامع از جمله ایران موجود و قابل بررسی است.ایران کشوری است که از زمان حکومت های استبدادی پیشین و قبل از آشنایی ایران با غرب قشربندی بوده شده است واکنون، پس از انقلاب نیز،عادت واره های جدیدی در حال شکلگیری هستند که به تفاوت طبقاتی منجر می شوند.
مقاله مورد بررسی علی رغم حجم نسبتاً کم،به خوبی توانسته است نکات مهم اندیشه جامعه شناس فرانسوی را منتقل کند و خواننده را وادارد تا با حوصله مقاله را به پایان برد.اما شاید بتوان گفت در بیان بعضی مفاهیم (مثلاً مفهوم منزلت و یا انواع سلیقه) خوب حق مطلب را ادا نکرده و فقط به ذکر عنوان بسنده کرده است به طوریکه به هنگام مطالعه متن جای خالی بسط بیشتر برخی از مفاهیم را احساس می کنیم .


لینک اصل مقاله :




۵ نظر:

بهرنگ صدیقی گفت...

ممنون
امیدوارم مطاله این مقاله برایتان مفید بوده باشد.

عاطفه ابراهیم نژاد گفت...

کمی با بوردیو آشنا شدم. ممنون.

ناشناس گفت...

خوبه

ناشناس گفت...

دوستِ گرامی؛
سرمایه ی فرهنگی را بهتر است اینگونه تعریف کنیم: آن شکل از سرمایه که امکانِ دست رسی به شکلی خاص از شیوه ی زیستن را به وجود می آورد.
پیشنهاد میکنم به جایِ "سلیقه" ، "پَسَند" را به کار ببریم
خوب بود... مرسی!
ر.

سیمین فروهر گفت...

به ر : مرسی که می خونی و نظر میدی