دوشنبه، مهر ۱۹، ۱۳۸۹

مروری بر مقاله "نشانه دادن تغییرات تکنولوژیکی : چالشی بر نظریه اجتماعی"

مطلبی که در زیر می آید چکیده ای است از مقاله ای تحت عنوان "نشانه دادن تغییرات تکنولوژیکی : چالشی بر نظریه اجتماعی" که به قلم خانم جودی واژمن (Judy Wajcman) منتشر شده است. در این مقاله نویسنده به بیان روابط متقابل میان تحولات تکنولوژیکی و پدیده های اجتماعی می پردازد . در نظریه اجتماعی فهم این مطلب که تکنولوژی موجب دگرگونیهای اساسی اجتماعی می شود از اهمیت بسیاری برخوردار است . تئوریهای جامعه شناختی گوناگونی وجود دارند که ماهیت دگرگونیهای جامعه را در تغییرات تکنولوژیکی و تاثیرات اجتماعی آن می پندارند . در عصر "توسعه اطلاعات" متغیرهای اصلی جامعه صنعتی یعنی کار و سرمایه به اطلاعات و دانش تبدیل می شوند و محدودیت های زمان ومکان با تکنولوژیهای جدید ارتباطات از بین می رود و دامنه و سرعت تصمیم گیری ها پیشرفت می کند . اطلاعات ، عنصر کلیدی سازمان اجتماعی می شود و گردش پیام ها و تصاویر بین شبکه های اجتماعی یک بخش عمده ساختار اجتماعی را تشکیل می دهد. نوآوریهای تکنولوژیکی در عرصه های دیگر نیز وارد شده اند . درک جبرگرایانه تکنولوژیکی از اقتصاد نقش مهمی در مباحث سیاسی بازی می کند . چنانکه دولت ها بخش عمده ای از سیاست های خود را بر اساس نیازهای تکنولوژیکی مشروعیت می بخشند و گفتمان آنها حول اجتناب ناپذیری جهانی شدن ، با استناد به تکنولوژی اطلاعات شکل می گیرد . به اعتقاد هابرماس سرمایه داری بازار با یک ایدئولوژی تکنوکراتیک مدرن جایگزین می شود و یک روند علمی- تکنیکی ، رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی را جهت می دهد . به این ترتیب جنبش علم انتقادی یک تحلیل مارکسیستی از ویژگیهای طبقاتی علم و ارتباط آن با روشهای سرمایه داری را بسط می دهد . ایدئولوژی علم فارغ از ارزش ، روابط اجتماعی مسلط در یک جامعه را جرئی از علم و تمایز بین ایدئولوژی و علم را ناچیز می شمرد. علم از دیدگاه فمنیسم نیز مورد انتقاد قرار می گیرد . زنان ، علم وتکنولوژی را در تضاد با منافعشان و دانش علمی را یک دانش مردانه و پدرسالار می بینند و می کوشند علمی بر پایه ارزش هایشان جایگزین کنند. به این ترتیب همواره این نگرانی وجود داشته که جبر تکنولوژیکی به عنوان یک نیروی بیرونی بر جامعه شناسی تأثیر داشته باشد و امکان یک تعهد دموکراتیک با جامعه شناسی و تکنولوژی را محدود کند . مطالعات اجتماعی علم ، با این منشأ شکل می گیرد که محتوای تغییرات تکنولوژیکی تابع تحلیل ها و تفسیرهای جامعه شناختی است . در واقع آنچه ما "اجتماعی" می نامیم با آنچه "فنی" می نامیم کاملاً مرتبط است. در بحث مربوط به تکنولوژی و جنسیت ، فمنیستها به بازشناختن انحصار علم توسط مردان به عنوان یک منبع مهم قدرت آنها می پردازند . در واقع سیستم های تکنولوژیکی به طور پنهان ، تجربه های مردان را در مرکز قرار می دهند بدون اینکه تحلیلی برای آن ارائه دهند . از سوی دیگر تکنولوژی های جدید ، مفاهیم و نهادهایی خلق کرده اند مانند مهندسی ژنتیک،تکنولوژی تناسلی و جراحی های زیبایی که بدن ها را تبدیل به اشیائی می کنند که می توانند با ابزار تغییر یابند و با فن آوری به محصولات مصنوعی تبدیل شوند و در نتیجه تمایز مرسوم بین جنسیت از بعد "طبیعی" و جنسیت از بعد "اجتماعی"را مرتباً بازتولید می کند . در پایان ، نگارنده به امکانهای اجتماعی جدیدی که تکنولوژی ارتباطات در فضای مجازی ایجاد کرده است می پردازد . این ارتباطات مجازی نیاز بشر به ارتباط با دیگران را ، بدون هرگونه محدودیت و مسئولیت سنتی،ممکن می سازد اما جنبه خشونت آمیز و پورنوگرافیک این مدل های مجازی نشان می دهد که آنها آنقدرها هم که ما فکر می کنیم بی دردسر نیستند.

هیچ نظری موجود نیست: